نگاهی به کارنامه هنری فرامرز قریبیان به مناسبت زادروزش
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۳۳۲۶۹
آفتابنیوز :
در همه این فیلمها میتوان چشمهایی را دید که درعین جدیت و صلابت، بازتابی از احساسات و حیایی شرقی دارند که به سرعت میتواند به اشک بنشیند. حضوری دلچسب که متاسفانه در نیمی از فیلمهای پروندهاش با فیلمنامههایی کلیشهای و بیظرافت و حضور کارگردانانی که قدرِ یک بازیگر شش دانگ را نمیدانند و تمام لحظات موثر فیلم را هدر میدهند حسرتی میآفریند که البته خودش با دلایلی، چون حضور مستمر یک بازیگر حرفهای و البته اقتضائات مالی توجیهش میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای گرامیداشت او و هنرش فلاشبکی به فیلمهایش در دوره یازدهم جشنواره فجر (فیلمهای تولیدشده در ۷۱ و اکران شده در۷۲) میزنیم که از جهاتی یک دوره ویژه در فعالیتش به حساب میآید. از یک سو با ۴ فیلم پرکارترین بازیگر جشنواره بود و با کاندیدا شدن برای دو نقش، جایزه بهترین بازیگر را هم گرفت و از سوی دیگر فیلمهای این دورهاش را میتوان به عنوان نمونهای از فیلمهای با گرایشهای مختلف کارنامهاش دانست: «ردپای گرگ کاملترین همکاریاش با سینمای متفاوت، بندر مهآلود و طعمه از بهترین آثارش در سینمای پلیسی و گریز نمونهای از فیلمهای اکشن تجاری که به قصد فروش ساخته میشدند. ردپای گرگ قطعا یکی از نوستالژیکترین و جاندارترین خاطراتمان از نقشآفرینیهای او در سینماست. خبرِ تولید این فیلم و همکاری دوباره کیمیایی و قریبیان ۱۵ سال پس از فیلم غزل کنجکاویبرانگیز بود و اینکه هدایتفیلم که آن سالها دوران طلایی فعالیتش را میگذراند قرار بود تهیهکننده فیلم باشد. اولین گزارش پر و پیمان را جواد طوسی در ویژهنامه نوروز ۷۰ مجله فیلم از پشت صحنه فیلم منتشر کرد که در چند صفحه شرحی مبسوط از فیلمبرداری چند سکانس کلیدی فیلم را بیان کرده بود که البته همراه چند عکس جذاب سیاه و سفید از پشت صحنه نیز بود. فیلم برای نمایش در جشنواره یازدهم (بهمن ۷۱) آماده شد و از نیمه جشنواره چند نمایش داشت که طبق سنت آن سالها در جشنواره میشد نسخه کامل فیلمها را دید بدون اعمال نظر ممیزان و مدیران ریز و درشت. عکس زیبای عزیز ساعتی از قریبیان در فیلم که با اورکتی بلند و کلاه بره در خیابان انقلاب درحال راه رفتن بود روی جلد نخستین شماره دنیای تصویر و عکس دیگری که قریبیان با چهره و دستی خونین به دیواری تکیه کرده روی جلد هفتهنامه سینما، اولین عکسهای رنگی بود که از فیلم منتشر شد که ضیافتی بود. سکانس افتتاحیه فیلم (همچون اغلب آثار کیمیایی) را میتوان یکی از بهترین شروعهای سینمای ایران دانست. شرح گرفتن عکسی یادگاری در فضای برفی، کافهای در دربند بهانهای است برای آشنایی با شخصیتهای اصلی فیلم. رضا (با بازی قریبیان) میخواهد با مرادش صادق خان، با دوستش ناصر، با عشقش طلعت و صاحب کافه آقا تهرانی عکسی به یادگار بگیرد. بازی با انرژی و بیان سریع او همراه با دیالوگهای خوش آهنگ و بهیادماندنی جلوهای دوچندان مییابد: آقا تهرانی بیاد تو عکس عکس بره سینه دیوار، دیگه اون دیوار نمیریزه... در بخش کوتاه اول فیلم که جوانی رضا را میبینیم این جنس بازی قریبیان همراه با مو وسیبیلهای بلند و سیاه و پالتو و کلاه شاپو و سیگار تکمیل میشود. عکس گرفته شده اول فیلم تبدیل به ترجیعبند فیلم میشود و در زندان هم تنها مونس رضا اینبار ساکت میشود. ترکیبی از احساس عشق و خیانت و معرفت در بازی. سکانس بسیار موثر بعدی فیلم نمایش گذشت زمان است که با حرکت هوشمندانه دوربینِ کلاری از روی تقویم شروع و با رسیدن به چهره ناواضح میانسال رضا میرسد که به تدریج وضوح مییابد. رضایی آرام با موهایی جوگندمی و عینکی بر چشم که ردگذر زمان بر آن دیده میشود و بازی قریبیان که برخلاف بخش اول فیلم با طمأنینه در سکوت و فکر میگذرد.
او در حالی که نامه دوست و مرادش صادق خان را میخواند (نامه با صدای منوچهر حامدی در موثرترین حضور سینماییاش) کفشهای دو رنگش را میپوشد، چمدان قدیمیاش را برمیدارد و از محلات و گورستانی قدیمی میگذرد که پس از ۲۰ سال برای کمک به مرادش به تهران بیاید. نحوه راه رفتنهای قریبیان در چند بخش فیلم به نوعی بازتابنده روحیات اوست. با ورود به تهران در محیط ترمینال و شهرخشنونت بین آدمها و محیط خود را به رخ میکشد و رضا با محیطی جدید روبرو میشود. تنها جایی که برایش همان آرامش سابق را تداعی میکند، کافه دربند آقا تهرانی است. قریبیان در بازی درخشانی همه حسرتهایش را با نگاهی بغضآلود نشان میدهد و روبروی آقا تهرانی میگوید: زندان واسه آدم وقار نمیذاره، ولی من با وقار رفتم کسی رو نفروختم باوقار هم آمدم بیرون. او برای بازگرداندن دختر صادق خان بعد سالها دوباره به چاقو متوسل میشود و زخم میخورد. او مسیری را افتان و خیزان طی میکند و در نهایت پس از درگیری در اصطبل با اسب به خیابان میآید. نحوه نشستن و اسبسواری و سکندری خوردن قریبیان در خیابان انقلاب و میدان فردوسی بسیار هماهنگ با حس و حال فیلم و یادآور وسترنهایی است که عاشقانههای سینمای جوانی او را در سالنهای سینما رقم زده بودند. فیلم موفق میشود همه جنبههای بازیگری قریبیان را به بهترین وجه به نمایش بگذارد. هر چند او برای این فیلم هم کاندیدا شده بود، ولی ظاهرا زندهیاد عزتالله انتظامی (که از داوران آن سال بود) بازی او در «بندر مهآلود» که یادآور فیلمهای کلاسیک پلیسی بود را بیشتر پسندیده بود و سیمرغ برای آن فیلم نصیب قریبیان شد.
بندر مهآلود روایت پلیسی تنها بود که در جریان پیگیری پرونده قتل یک جنوبی در بندری شمالی مجبور میشود با حمایت از تراب (تجدد) پدرزن سابقش که مظنون به قتل است ردپایی از قاتل پیدا کند. طراحی چهره و لباس خاص قریبیان و بازی و آمادگی بدنی او در کنار فضاسازی، فیلمنامه و کارگردانی موفق زندهیاد قویدل فیلم را در رده معدود فیلمهای پلیسی خوشساخت ایران قرار میداد. همکاری قبلی او با قویدل در فیلم موفق «ترن» (۶۶) نیز برای او سیمرغ جشنواره ششم را به ارمغان آورده بود. «طعمه» دیگر فیلم پلیسی قریبیان در آن سال که فرامرز صدیقی (بازیگر موفق دندان مار و دلشدگان) کارگردانی کرده بود به واسطه تم رفاقتی که بین پلیس فیلم و معلم سابقش که درگیر اعتیاد شده و تاثیرپذیری فیلم از آثار کیمیایی، رنگ وبوی متفاوتی نسبت به فیلمهای حادثهای رایج داشت و بده بستانهای بازی قریبیان و اسلامی در فیلم خوب درآمده بود.
چهارمین فیلم قریبیان در آن سال هم فیلم تجاری- اکشن گریز (زندهیاد ناصرمهدیپور) بود که در روال آثار تجاری آن سالها بود که اتکایشان بر ورزیدگی جسمی بازیگر در صحنههای مهیج و جاذبه تیپ سینماییاش بود تا ساختارِ درست سینمایی فیلم. هر چند به دلیل قانون ارشاد در استفاده از صدای خود بازیگران اصلی در چهار فیلم ذکرشده صدای قریبیان همراه نقشهایش شنیده میشود، اما در پایان اشارهای کنیم به دو بزرگ تازه از دست رفته دوبله که بسیاری از نقشهای قریبیان را با صدای آنها به خاطر میآوریم. در اغلب فیلمهای اولیه او، چون خاک، غزل، پرونده، ریشه در خون، آوار، گمشده، گردباد، مرگ پلنگ، صدای جلال مقامی و در بیشتر نقشهای پلیسی-اکشن او نظیر سفیر، پایگاه جهنمی، سناتور، ترن، دلار، مروارید سیاه صدای با ابهت منوچهر اسماعیلی مکمل شخصیت قهرمانی اوست.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: فرامرز قریبیان بازیگر بازی قریبیان آقا تهرانی فیلم ها آن سال سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۳۳۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک جایزه و یک نامزدی برای «لوتریا» در آمریکا و بلژیک
فیلم سینمایی «لوتریا» آخرین ساخته علی عطشانی برنده جایزه بهترین فیلمنامه از چهاردهمین جشنواره فیلمسازان نیویورک و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره بینالمللی سینمای هنری بلژیک شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فیلم سینمایی «لوتریا» به کارگردانی علی عطشانی و تهیهکنندگی مشترک مهدی منیری، مهدی منصوری، رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا درودیان همایونی، کسری درودیان همایونی در چهلوچهارمین و چهلوپنجمین حضور بینالمللی خود، برنده جایزه بهترین فیلمنامه از چهاردهمین دوره جشنواره فیلمسازان نیویورک و نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم از دهمین دوره جشنواره بینالمللی سینمای هنری بلژیک شد.
«لوتریا» در چهاردهمین دوره جشنواره فیلمسازان نیویورک International Filmmaker Festival of New York (IFFNY) در سه بخش بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه نامزد بود که در نهایت جایزه بهترین فیلمنامه این جشنواره به علی عطشانی و محمودرضا ثانی رسید.
دهمین دوره جشنواره بینالمللی سینمای هنری بلژیک Art Color Digital Cinema (ACDCIFF) نیز از 31 می تا 2 ژوئن در بروکسل برگزار میشود.
این جشنواره که برای نمایش فیلمهای خلاقانه و منحصربهفرد طراحی شده است، در سال 2014 افتتاح شد. جشنواره بینالمللی سینمای هنری بلژیک محیطی را برای فیلمسازان فراهم میکند تا آثار جدید خود را به نمایش بگذارند و تماشاگران فیلمهای نوآورانه جدیدی را از فیلمسازان مبتکر ببینند.
فیلم سینمایی «لوتریا» که اواخر سال 2021 در کشور مکزیک ساخته شده است، تاکنون بیش از 10 جایزه در بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنوارههای مختلف بینالمللی کسب کرده و در فستیوالهای متعدد جهانی حضور داشته است.
فیلمنامه «لوتریا» بر اساس یک داستان واقعی و نوشته علی عطشانی و محمودرضا ثانی است.
سایر عوامل این فیلم عبارتند از:
نویسندگان فیلمنامه: علی عطشانی و محمودرضا ثانی، تهیهکنندگان: مهدی منیری، مهدی منصوری، رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا و کسری درودیان همایونی، دستیار اول کارگردان: هومن سپنتامهر، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، فیلمبردار: میگل سالیناس، صدابردار: آلن کابالرو، دستیار صدابردار: امانول جارامیو، چهرهپرداز: فرزانه زردشت، دستیار چهرهپرداز: آنا کارن آلوارز، دیوید چاوز، گریس سالیناس، گروه کارگردانی: اوریل لاگونا، حمیدرضا میمندی، علی محمودی، تهیه کننده ایران: احسان ولی پورزند، پریسا زهتابیان، تولید ایران: سعید دلاوری، طراح لباس: بیتا عطشانی، دستیار طراح لباس: الناز باقری، ملیکا سادات اسماعیلی، موسیقی: پوریا حیدری، صداگذاری و میکس: نادر بادامچی، بخش فنی: آلبرتو پالاسیوس، کریستوفرلوپز، کریستوفر سالیناس، جاناتان لوی، عکاس: آلکس گنزالس، منشی صحنه: فریدا آیالا، مدیر تولید: موریسیو مورالس، امور بینالملل و زیرنویس: امیدعلی چوگانی، طراح هنری: مجری طرح: بیتافیلم تهران، سیدعلی اسماعیلی، حسین بلاش، تهیه شده در: امریکن برایت لایت فیلم پروداکشنز، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانهای بیتا فیلم تهران: مریم قربانینیا.
انتهای پیام/